باز هم دیشب تلویزیون یکی از این فیلم های چاخان اکشن پخش می کرد. یک چیزی در همان مایه های "ایندیانا جونز". من فیلم اکشن خیلی دوست دارم. از فیلم های تخیلی هم زیاد بدم نمی آید. اما به نظرم رسید یک چیزی را در مورد صحنه ای از فیلم دیشب توضیح بدهم که حتما نمونه ی این صحنه را در فیلم های بسیاری مشاهده کرده اید. صحنه ای که یک نفر (معمولا قهرمان داستان) دارد راه می رود یا می دود٬ و معمولا در حال فرار٬ در گودالی از ماسه های روان فرو می رود. که حالا اگر طرف قهرمان داستان باشد یک جوری دستش به جائی بند می شود و خودش را می کشد بیرون. اگر هم "آدم بده" باشد به سرعت فرو می رود. اما در حقیقت تا جائی که من می دانم یک چنین پدیده ای به این صورت که در فیلمها نشان می دهند وجود ندارد و حقیقت قضیه اگر چه که شبیه به این تخیلات است٬ ولی قدری متفاوت است.
این کیفیت در خاکهای دانه ای بوجود می آید و در مورد خاکهای چسبنده (مانند خاکهای رسی) مکانیسم کاملا متفاوتی وجود دارد که ما الآن کاری به آن نداریم. اما در مورد خاکهای دانه ای مانند ماسه ریزدانه (مثل ماسه های ساحلی) می تواند پدیده ماسه روانگونه اتفاق بیافتد. زمانی که یک حجم ماسه در میان توده های نفوذ ناپذیری مانند توده های رسی محبوس باشد (یعنی که نتواند آب محبوس در خودش را به لایه های دیگر تخلیه کند) ٬ و در عین حال توسط یک منبع آب مانند سفره آب زیرزمینی که با فاصله کمی از توده ماسه ای می گذرد٬ از پائین شروع به اشباع شدن کند (معمولا این طوری می شود) ٬ و آب با فشار منفذی تا سطح ماسه بالا رود٬ ماسه کاملا اشباع می شود. در صورتی که اندکی بیشتر آب به این مجموعه اضافه شود (بیش از حالت اشباع) ٬ ماسه حالت روانگونگی به خود می گیرد. لرزش و ارتعاشات می تواند این حالت را تشدید کند.
با توجه به توضیحات نامفهوم و گنگ بنده در فوق٬ دو مشکل اساسی در فیلم های سینمائی وجود دارد. یکی اینکه تصور کارگردان های غالبا خنگ فیلم های اکشن از ماسه روانگونه یک چیزی است مثل ماسه های روان! مثل آنها که در کویر لوت خودمان دیده ایم یا در عربستان یا در بقیه صحراهائی که می توانید نام ببرید. که با باد مداوما تغییر شکل می دهند. بنا بر همین تصور معمولا صحنه هائی را که قرار است یک نفر در ماسه فرو برود در جاهای خشک خلق می کنند. که این به نظر بعید می رسد. چرا که در مناطق خشک سطح آب زیر زمینی معمولا پائین است. یکی از شرایط بوجود آمدن روانگونگی ماسه این است که محیط مرطوب باشد. چرا که اگر ماسه مرطوب نباشد٬ اصطکاک بین ذرات ماسه مانع از فرورفتن شیء به درون ماسه می شود (تمام داستان همین است). دیگر اینکه تصور اشتباهی از نام این ماسه ها برای کارگردانان بوجود می آید. این ماسه ها را "ماسه سریع" هم می نامند. به همین دلیل کارگردانها تصور می کنند که این توده ماسه به مانند یک ماشین عجیب و غریب٬ هرچه را که در آن بیافتد به سرعت در خود می بلعد. به همین خاطر شخصیت داستانی مورد نظر در حالی که از وحشت و بهت بی حرکت شده با سرعت از پائین به بالا در ماسه ها فرو می رود. در حالی که اگر یک وقت٬ خدای ناکرده٬ یک نفر در تله ماسه های سریع افتاد٬ بهترین کاری که می تواند بکند این است که بی حرکت بماند و تقلا نکند. تقلا کردن موجب فرورفتن بیشتر می شود. زیرا که وزن مخصوص آدمیزاد از ماسه خیس کمتر است. پس نباید با دست و پا زدن زیادی ماسه ها را کنار زد تا بیشتر فرو رفت. بلکه باید سعی کرد که با تغییر زاویه بدن نسبت به سطح بالائی ماسه روی آن خوابید (افزایش سطح تماس). در این صورت به خاطر وزن مخصوص کمتر دیگر خطر فرورفتن وجود ندارد. در این حالت می توان سینه خیز از گودال "ماسه سریع" بیرون آمد. نکته دیگر اینکه به ندرت در طبیعت گودال های ماسه سریع عمیق تر از سه تا چهار فوت پیدا می شود. بنابراین از این صحنه ها که یک نفر توی گودال این جور ماسه ها می افتد و به سرعت غیب می شود بی خودی نترسید. اگر یک آدم بالغ با قد متوسط باشید احتمال اینکه کله شما بیرون بماند زیاد است.
خوب بخوابید٬ بدون کابوس. مثل این رفیق ما.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر